Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-04@17:07:10 GMT

چگونه با شریکتان دوست شوید

تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۰۶۷۱۸

چگونه با شریکتان دوست شوید

در بخش قبل گفتیم برای تغییر دادن دیگران، ابتدا باید از تغییر خود شروع کنید و فرآیند بدن، ذهن، احساسات و نیت را بگذرانید. سپس گفتیم عملکرد نباید بر اساس احساسات منفی باشد، بلکه براساس اهمیت فردی یا مشترک، با موضوع ارتباط برقرار کنید تا به وضعیت دوست تغییر پیدا کنید. نمونه‌های جهش از تمرکز فردی به سوی تمرکز مشترک، عبارتند از:

فردی: «دلیل اینکه از عدم‌تمرکز مدیر ارشد بازاریابی ناراحتم این است که به آینده شرکتم اهمیت می‌دهم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

مشترک: «دلیل اینکه از عدم‌تمرکز مدیر ارشد بازاریابی ناراحتم این است که به اثرگذاری جمعی مان بر شرکت اهمیت می‌دهم.»

فردی: «دلیل اینکه از مدیریت خرد مداوم رئیسم عصبانی هستم این است که ترجیح می‌دهم من را برای انجام کارهایم به حال خودم بگذارند.»

مشترک: «دلیل اینکه از مدیریت خرد مداوم رئیسم عصبانی هستم این است که ترجیح می‌دهم با مدیرم رابطه پربازدهی داشته باشم.»

به گزارش دنیای اقتصاد، توجه داشته باشید که قدرت احساسات منفی شما برابر است با تمایل مثبت شما. آسیبی که می‌بینید، ترکیبی است از اشتیاق عمیق (یا حتی عشق) و درماندگی احتمالی. با توجه به موقعیت و رابطه‌ای که دارید، ممکن است به آن فرد اهمیت بیشتری بدهید یا دستاوردی که می‌خواهید آن فرد داشته باشد یا هر دوی اینها. واقعا می‌خواهید آن فرد موفق شود، شاد باشد، سالم باشد و احساس اعتماد به نفس داشته باشد. می‌خواهد قدمی رو به جلو بردارد و در پروژه‌ای که شما مسوولش هستید نقش ایفا کند تا همان راهبری باشد که انتظار دارید. هر تغییری که مد نظرتان است، ببینید چطور با چیزی که آن فرد دیگر هم خواهان آن است، پیوند می‌خورد. با این روش می‌توانید به وضعیت دوست و متحد نزدیک شوید.

دارا دوباره وضعیت را چک می‌کند. چه احساسی به بن دارد؟ استیصال و ناامیدی؛ بنابراین عمیق‌تر جست وجو می‌کند. چه چیزی باعث استیصال او شده است؟ با وجود اینکه بن ذاتا فرد مهربانی است، اما آنقدر از تعارض گریزان است که به جای صحبت کردن رو در رو و حل مساله، عملکرد ضعیف و محیط سمی را تحمل می‌کند. او با خوب نشان دادن خودش، باعث ناکامی خودش و دیگران می‌شود و تیمی را هدایت می‌کند که مسیرش رو به شکست است. دارا به خودش اجازه می‌دهد که همه این حس‌ها را تجربه کند، بدون اینکه تظاهر کند ناراحت و ناامید نیست. بعد از آن، او متوجه شد حسش فراتر از ناراحتی است. او از دست بن عصبانی است؛ و بعد از خودش پرسید: «چه چیزی باعث این ناراحتی و عصبانیت من شده است؟»

او متوجه شد از دست بن ناراحت و عصبانی است، چون به این موضوع اهمیت زیادی داده است. اهمیت به بن، اهمیت به موفقیت تیمش، اهمیت به معنای این اتفاق برای مسیر شغلی او؛ و وقتی کاملا با خودش صادق بود، متوجه شد موفقیت یا شکست این پروژه معرفی محصول، برای خود دارا و چشم انداز‌های مالی او هم مهم است. انگیزه‌های او مثبت هستند: او بهترین‌ها را برای بن، برای خودش و برای کل سازمان می‌خواهد؛ و وقتی به همه این‌ها فکر می‌کند، در مورد پتانسیل نرم افزاری که قرار بود زندگی افراد را ارتقا دهد، به هیجان می‌آید. خراب کردن این پروژه شرم آور است.

حالا نوبت شماست. فردی را در زندگی تان به یاد بیاورید که می‌خواهید به تغییر او کمک کنید. این فرد می‌تواند همکار، یا عضوی از خانواده یا یک دوست باشد. خودتان را برای مکالمه آماده کنید. تمرین بدن/ ذهن، احساسات/ نیت را انجام دهید. سعی کنید نیت مثبت خودتان را شناسایی کنید. وقتی دوست خودتان شدید - یعنی بدن، ذهن و احساسات خود را آماده کردید و با نیت مثبتی که باعث شده بخواهید طرف مقابل را تغییر دهید ارتباط برقرار کردید، آماده اید که دوست و متحد طرف مقابل هم باشید. حالا که دارا به نیت مثبت خودش پی برده، به جای اینکه بن را یک فرد ضعیف یا ترسو یا احمق بداند، از خودش می‌پرسد: «نیت مثبت در پس رفتار‌های بن چیست؟ او می‌خواهد چه کاری انجام دهد؟»

کاری که اینجا باید انجام دهید این است که خودتان را جای طرف مقابل بگذارید. تصور کنید خود او هستید و با نیت مثبتی که دارید، می‌خواهید کاری انجام دهید. مدیر ارشد بازاریابی نتایج را پیگیری نمی‌کند، چون آمار‌ها با انتظارات همخوانی ندارند. رئیس ممکن است به مدیریت خرد روی بیاورد، چون می‌خواهد تیمش موفق شود. یا، چون فکر می‌کند در حال آموزش دادن به زیردستانش است. یا، چون برای ارائه یک محصول در زمان مشخص، چشم انداز واضحی دارد. یا ترکیبی از همه اینها.

یک دانش آموز ممکن است زندگی اجتماعی را مهم‌تر از کار‌های مدرسه بداند، چون می‌خواهد نزد همسالانش دوست داشتنی باشد یا نسبت به توانایی‌های درست خود حس خوبی ندارد و احساس بی ارزش بودن می‌کند. وقتی یک نیت مثبت را در پس یک رفتار نامناسب تشخیص می‌دهید، می‌توانید موضع خود را نسبت به آن تعدیل کنید و قضاوت کردن را کنار بگذارید. حرکت از رفتار نامناسب به سوی نیت مثبت، یک تغییر بسیار ساده است. لازم نیست نسبت به تئوری‌های مختلف انگیزه بشر برای پاسخ دادن به سوالات، کارشناس باشید. همه آنچه باید بدانید این است که ما درجات مختلفی از مهارت و خام دستی داریم تا ما را به چیزی که نیاز داریم برسانند. افرادی که از دست آن‌ها ناراحت یا عصبانی می‌شوید، از نظر خودشان نهایت تلاششان را کرده اند. وقتی متوجه این موضوع شوید، به صورت خودکار نسبت به آن‌ها نرم‌تر می‌شوید. پس بدون قضاوت کردن و به عنوان یک شریک به آن‌ها نزدیک می‌شوید تا به چیزی که خواسته هر دو شماست، برسید. در این صورت چند تئوری به ذهنتان می‌رسد: آن‌ها احساس ناامنی دارند، از طرف رئیسشان تحت فشار زیادی هستند، یا سعی دارند در دیگران اعتماد ایجاد کنند.

دارا چطور به نیت مثبت بن پی برد؟ او فکر کرد: «بن صرفا می‌خواهد با همه کنار بیاید. او خواهان تیمی است که همه در آن احساس ارزشمندی و احترام داشته باشند. او صلح را ارزش می‌داند و درگیری را خطرناک می‌داند. به همین دلیل است که وارد مشکلات میان فردی نمی‌شود.» تغییر رویکرد از منتقد به متحد، جایی است که «معجزه» اتفاق می‌افتد: وقتی عصبانیت و انتقاد و سرزنش را کنار می‌گذارید، دیگر احساس عجز و ناتوانی نمی‌کنید. به عنوان یک شریک، حالا جعبه ابزار کاملا جدیدی از تکنیک‌های قدرتمند تغییر در اختیار دارید. دوست و متحد چه شکلی است؟ دوست یک منبع و یک شریک فکری است. به عنوان یک دوست، به شریکتان نشان می‌دهید که به او و توانایی اش برای مدیریت کردن مشکلاتی که با آن مواجهید، ایمان دارید.

نویسندگان: پیتر برگمن، هاوی ژاکوبسن
مترجم: مریم رضایی
منبع: کتاب می‌توانی دیگران را تغییر دهی

منبع: فرارو

کلیدواژه: شریک کاری نیت مثبت آن فرد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۰۶۷۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(تصاویر) رولکس؛ نسخه «چه کسی اهمیت می‌دهد»

کولت (Colette)، یک بوتیک معروف فرانسوی بود که طی همکاری با مد پاریس (Mad Paris)، شرکتی متخصص در زمینه سفارشی سازی ساعت‌های لوکس، نسخه‌ای تولید محدود از ساعت مچی رولکس میلگاس را ارائه کرد.

به گزارش عصر ایران، این پروژه که به نام "نسخه چه کسی اهمیت می‌دهد" (Who Cares Edition) شناخته می‌شد، شامل یک ساعت مچی از جنس فولاد ضد زنگ می‌شد. ویژگی منحصر به فرد این نسخه تولید محدود صفحه‌ای سفید با نوشته آبی رنگ "چه کسی اهمیت می‌دهد، من دیگر دیر کردم" و مجموعه‌ای از اعداد به هم ریخته بود. از دیگر نکات قابل توجه درباره این ساعت استفاده از عقربه ثانیه شمار به شکل یک آذرخش بود.

ساعت مچی رولکس میلگاس در سال ۱۹۵۶ معرفی شد. این مدل نام خود را از واژه لاتین Mille به معنای هزار و Gauss، واحد میدان مغناطیسی وام گرفته است. این ساعت برای پاسخ به خواسته‌های جامعه علمی طراحی شده و می‌تواند در برابر میدان‌های مغناطیسی تا ۱۰۰۰ گاوس مقاومت کند. مقاومت باورنکردنی در برابر تداخلات مغناطیسی که از موتور ساعت محافظت می‌کند، نوآوری اصلی در این مدل است.

رولکس میلگاس با استفاده از فولاد ضد زندگ پولیش خورده ۹۰۴ ال ساخته می‌شود. این آلیاژ در برابر خراش و خوردگی بسیار مقاوم است.

تولید "نسخه چه کسی اهمیت می‌دهد" رولکس میلگاس توسط مد پاریس و کولت به پنج ساعت مچی محدود شد که در زمان عرضه برچسب قیمت ۱۸۲۰۰ دلاری را یدک می‌کشیدند.

دیگر خبرها

  • با این راهکار استرس را از خود دور کنید
  • تصاویر دوست‌داشتنی از بچه‌های حیوانات که دلتان را می‌برد
  • هشدار امیر دریادار سیاری درباره تلاش «دشمنان» برای «کنترل اذهان جوانان ایران»
  • دریادار سیاری: دسترسی به دریا یک منبع بسیار مهم برای تولید قدرت و ثروت است
  • محبت یک کشش روانی است یا امر اختیاری؟
  • (تصاویر) رولکس؛ نسخه «چه کسی اهمیت می‌دهد»
  • ستاره شمس آذر: به تیم‌های بزرگ‌تر هم فکر می‌کنم!
  • راه‌های تقویت اعتماد به نفس با افزایش سن
  • اهمیت معلم از نگاه امام خمینی: شغل شما آدم سازی است
  • اشتغال اهمیت دارد